سلام مادر! سلام ننه علی! سلام اسطوره مهربانی!
خرامه
نشرارزشهای دفاع مقدس
یک شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, :: 10:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : سربازگمنام امام زمان(عج)

سلام مادر! سلام ننه علی! سلام اسطوره مهربانی!

خبر آمد که بالأخره پیش فرزند شهیدت رفتی؛ نه این که از او دور بوده باشی و حالا به او برسی، نه! تو در تمام سال‌هایی که پسرت آسمانی شده بود، در زمین، کنارش بودی و ماندی و خانه که چه بگویم، کلبه ات را در کنار آرامگاه شهیدت بنا کردی و شب و روزت را در کنار جوان شهیدت به سر کردی تا تجسمی از مهرمادری باشی در روزگاری که مهربانی‌ها به حراج روزمرگی‌ها رفته و رو به افسانه شدن گذاشته‌اند.

نمی دانم در آن شب‌های سرد زمستانی و در آن روزهای داغ بهشت زهرای تهران، با «قربانعلی» ات چه نجواها کرده‌ای و در میانه اشک‌های مادرانه ات با او چه‌ها گفته ای.

این را نیز نمی‌دانم حالا که به وصال فرزند دلبندت رسیده‌ای و بعد از سال‌ها که سنگ قبر او را بغل می‌کردی، اینک خودش را در آغوش گرفته‌ای، به او چه‌ها خواهی گفت و داغ غربت سالیانت را چگونه برایش روایت خواهی کرد ؛ نباید هم بدانم؛حرف‌های مادر

ی و فرزندی، رازهایی دوست داشتنی بین خودشان است و بس

  

اما ننه علی! تو را به آن سال‌های فراق و به آن قرآن درشت خطی که بارها در کلبه ات ختمش کردی، قسمت می‌دهم هر چه به شهیدت می‌گویی بگو، اما حال و روز ایرانی که علی تو و علی‌های دیگر برایش فدا شدند را برایش باز مگو! بگذار روحشان آزرده نشود.

ننه علی
به پسرت نگو که او و همرزمانش هر چه رشته کرده بودند را عده‌ای دارند به اسم همان شهیدان پنبه می‌کنند! نگذار خبر دار شود که عده‌ای با اسم ارزش‌ها،چنان به جان بیت المال افتاده‌اند و آن را چنان با حرص و ولع می‌بلعند که جهانی انگشت حیرت به دهان گرفته است و تازه کلی هم طلبکار هستند و قیافه هایشان حق بجانب! نگو که چنان دارند جوانان را از اسلام عزیز می‌رانند و بدان بدبین می‌کنند که میسونرهای مسیحی هم نتوانستند چنین کنند؟

چه نیازی هست اوقات قربانعلی را تلخ کنی و به او بگویی که با یاران انقلاب چه‌ها که نکرده‌اند؟! احتیاجی هم نیست درباره تازه به دوران رسیده‌هایی که حتی خدا را هم بنده نیستند به او چیزی بگویی. ناراحتش نکن ننه علی!

نگذار فرزندت بفهمد که هنوز که هنوز است، خیلی‌ها در سرزمینش می‌میرند، فقط به خاطر این که یک مشت اسکناس ندارند. هنوز کودکان معصوم سرزمینش، تا نیمه شب در چهار راه‌ها فال و گل مریم می‌فروشند و در حسرت یک جفت دستکش قرمز رنگند تا نوک انگشتانشان از فرط سرما کرخت نشود. نگذار متوجه بشود که زنان و دختران زیادی تن می‌فروشند و نان می‌خرند؛ به غیرت پسر برومندت بر می‌خورد.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

شهدا را به خاک نه به یاد بسپارید. ما هرچه داریم از شهدا داریم و بس. فعالیت در زمینه دفاع مقدس و شهدای عزیز ما وظیفه همه ماست و نشر آرمان ها و ارزش هایی که آنان دنبال آن بودند وظیفه ای مهمتر است. امیدواریم خوانندگان از آن استفاده کنند. ان شاءالله
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کانون نشرارزشهای دفاع مقدس و آدرس d07124622680.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 227
بازدید کل : 1827
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1


                    
 
 
بسیج دانشجویی شهید چمران پیام نور خرامه